نتیجه تصویری برای معلمان

پاسخ یک فرهنگی به انتقاد از کم کاری معلمان: با شما همدردم، اما ما هم حلال نمی‎کنیم

 

هموطن عزیز شما حق دارید، اما آیا فقط فرزند شما عزیز است وتنها فرزند شما اعتماد به نفسش کم  شده است ؟ آیا تا به حال  از خود پرسیده اید میلیونها فرزند فرهنگی شاغل وباز نشسته این مملکت در کجا تحصیل می کنند؟

آیا آنها در سیستمی  به غیر از همین سیستم آموزش وپرورش آموزش می بینند؟ مگر نه اینستکه آنها هم درهمان نیمکت ودرهمان کلاس و مدرسه ای تحصیل می کنند که فرزند شما ومیلیونها دانش آموز ایرانی دیگرآموزش می بینند ؟

آیا آنها اعتماد به نفس شان کم نمی شود ؟ویا بر عکس بادیدن روزگار نه چندان خوش  پدرفرهنگی و یا مادرفرهنگی خود اعتماد به نفس خود را مضاعف از دست می دهند ؟

 آیا فرزندان فرهنگیان با دیدن سرنوشت پدر خود که یک انسان فرهیخته وبا سواد  بوده و برای تحصیل علم و تعلیم فرزندان این مرز وبوم مرارت ها کشیده وحالا اینچنین ناجوانمردانه  دارد قربانی جامعه ای می شود که هیچ چیز برایش به اندازه موجودی کارت بانکی ارزش ندارد، دیگر رغبتی برای کسب علم ودانش برایش باقی می ماند.

 هموطن عزیزبا تو احساس همدردی می کنم اما چه کنیم که همه تاجرشده اند ویا می خواهند تاجر شوند ومطاع علم در بازار امروز خریداری ندارد ومعلم به عنوان نماد آموزش علم اعتبار خود را از دست داده است.

آری تا زمانی که دولت و دولتمرد تاجر است وفقط وفقط به فکر سود بیشتر است آموزش وپرورش نه تنها در اولویت نیست که حتی محلی از اعراب ندارد زیرا در این وزارتخانه خبری از سود آنی ، روزانه، وهفتگی و...همانند سایر وزارتخانه های دیگر نیست .شما تنها نیستی : اگر بنا به حلال کردن ونکردن باشد ما هم حلال نمی کنیم  :

همه کسانی را که آموزش وپرورش این اساس وبنیان ترقی ، پیشرفت ، تمدن وهمه ارزشهای انسانی  یک ملت را، به سخره وبازی گرفته اند وبا بی اعتنایی به 13میلیون دانش آموز وتحقیریک میلیون فرهنگی که اکثر قریب به اتفاق آنها انسانهای  شریف ، شایسته وصاحب نظر ی هستند ، طور غیر مستقیم بی سوادی را  ترویج وبرتروباسواد شدن را کاری عبث وبیهوده القا می کنند.

ما هم حلال نمی کنیم :

همه کسانی را که شغل شریف معلمی را از یک شغل با کلاس وبرتر جامعه که روزگاری نه چندان دور نخست وزیر ورییس جمهورکشوراز میان آنها انتخاب شد به زیرکشیدند وبه شغلی رده پایین که جوانان جویای کار از روی ناچاری وبیکاری ونداشتن پ وپ مجبور به انتخاب آن می شوند به طوریکه هر جا نامی از قشر فرهنگی برده می شود فورا در ذهن اقشارآسیب پذیروتحت پوشش کمیته امدادوبهزیستی متبادر می شود .

ما هم حلال نمی کنیم :

همه کسانی را که بهترین سالهای عمریک انسان فرهیخته و با سواد (معلم)را از او گرفتند ودر قبال آن سالهاست وعده امروز وفردا را می دهند به طوریکه در زیر فشار کمر شکن مخارج زندگی اگر معلمی بتواند جان سالم تا بازنشستگی بدر برد تازه باید در جستجوی شغل دیگری برآید ، اما دیگر جایی برای پیرمردها نیست .

ما هم حلال نمی کنیم :

همه کسانی را که اندک اندوخته معلمان را که از سفره زن وبچه اشان زده بودند وبا هزار امید برای روز مبادا در صندوقی به امانت گذاشته بودند را هزار میلیاردی به نزدیکان خود وام دادند و معوقه شدومعلم برای معالجه خود برای گرفتن 20میلیون وام از این بانک به آن یکی بانک سرگردان ماندوعاقبت هم مرد.

ماهم حلال نمی کنیم :

نماینده، رییس، دولتمرد و....را که درچند روز قبل از رای گیری خود را فدایی قشر فرهنگی معرفی می کند وسنگ معیشت معلم را برسینه می زندوهزار جور وعده وبرنامه برای فرهنگ وفرهنگی داردوفردای روز رای گیری  تا تکیه بر صندلی ریاست زد در به رویت نمی گشاید.توگویی همراه با صندلی ریاست از آسمان به زمین نزول کرده .

هموطن عزیز همه ی ما با هم همدرد هستیم و یک درد داریم و  علاج این درد به یک عزم ملی فراجناحی وهمگانی نیاز دارد وآن همانا دانایی است .اگر دانا باشی با معلم فرزندت وبا معلمان فرزندانمان همدردی می کردیم و از کسانی که چنین شرایطی را بوجود آورده اند انتقاد می کردیم . و از آنها بخواهید که همان راهی که کره جنوبی ، ژاپن، سنگاپور، مالزی ، ترکیه و.....رفتند، بروند .بر روی آموزش وپرورش خود سرمایه گذاری هنگفتی کردندوبه نتیجه رسیدند . ولی دریغ ودرد که سالهاست همه کارشناسان به اتفاق می گویند ولی کو گوش شنو    ا: وکیل ملت